روحانی شهید سید علی احمدی حسینی



سید علی احمدی حسینی فرزند محمد حسن و مریم، در دهم فروردین ماه سال ۱۳۴۲، در روستای گودسلوک (مشهد) به دنیا آمد.

در کودکی به مکتب خانه رفت و قرآن را آموخت. پس از گذراندن دوران ابتدایی با تشویقهای پدر و مادر، برای یادگیری علوم دینی وارد مدرسه ی علمیه ی آیة الله میلانی شد. دروس مقدماتی و سطح را گذراند در همین ایام با شدت گرفتن مبارزات مردمی علیه رژیم شاهنشاهی او نیز وارد جریان انقلاب شد و روز و شب مشغول مبارزه و جهاد شد.

تولد: 1342/01/10 مشهد

شهادت: 1361/08/25

مسئولیت: رزمنده

محل شهادت: سومار

نحوه شهادت: اصابت ترکش خمپاره به سینه

گلزار مطهر: مشهد مقدس / بهشت رضا (علیه السلام)

زندگینامه:

سید علی احمدی حسینی فرزند محمد حسن و مریم، در دهم فروردین ماه سال ۱۳۴۲، در روستای گودسلوک (مشهد) به دنیا آمد.

در کودکی به مکتب خانه رفت و قرآن را آموخت. پس از گذراندن دوران ابتدایی با تشویقهای پدر و مادر، برای یادگیری علوم دینی وارد مدرسه ی علمیه ی آیة الله میلانی شد. دروس مقدماتی و سطح را گذراند در همین ایام با شدت گرفتن مبارزات مردمی علیه رژیم شاهنشاهی او نیز وارد جریان انقلاب شد و روز و شب مشغول مبارزه و جهاد شد. از جمله فعالیتهایش میتوان به شرکت در راهپیمایی ها، چاپ عکس و اعلامیه های امام، روشنگری و آگاه ساختن مردم و تحریک آنان برای شرکت در مبارزه با رژیم شاه اشاره کرد. با صوت زیبایی قرآن میخواند و اطرافیان سحرگاه با صدای قرآن او بیدار میشدند.

هرگز عصبانی نمیشد و با دیگران با روی خوش برخورد میکرد. پس از پیروزی انقلاب تحصیلاتش را ادامه داد و در کنار آن فعالیت در بسیج و انجمنهای اسلامی را آغاز کرد.در جوانی پدر خود را از دست داد چون برادران بزرگترش در منطقه ی جنگی بودند او سعی داشت محیط خانواده را آرام نگه دارد و خلاء وجود پدرش را پر کند تا دیگران بتوانند با آسودگی خاطر، به فعالیت بپردازند. به امام خمینی علاقه ی فراوانی داشت بعد از انقلاب، موفق شده بود ایشان را از نزدیک ببیند با ادامه ی جنگ تحمیلی سید علی نیز آرام و قرار نداشت. در تاریخ ۱۳۶۱/۸/۱، پس از گذراندن دوره ی آموزش نظامی، راهی جبهه های نبرد شد. هنوز مدت زیادی از حضورش در جبهه نگذشته بود که در نیمه شب Y ۱۳۶۱/۸/۲۳ در عملیات مسلم بن عقیل در منطقه ی سومار بر اثر اصابت گلوله، به شهادت رسید.

وصیتنامه:

وصی من مادرم است و يا هر يك از برادران عزيز و بزرگوارم؛ (سيد حسين، سيد احمد و سيد محمود).

يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربك راضيه مرضيه فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي. (سوره فجر آيه 27 الي 30)

اما اصل مطلب: شهادت نزديك ترين و راحت‌ترين و آسان‌ترين راه براي رسيدن به خدا مي‌باشد. شهادت خط سرخ و خونين و پيام‌آوري است كه از آدم تا حضرت خاتم -صلي‌الله‌عليه‌وآله- و از خاتم -صلي‌الله‌عليه‌وآله- تا كربلاي حسيني و از كربلاي حسيني تا كربلاي ايران كه از لطف خداوند تبارك و تعالي به انسان‌هاي خدا دوست انسان‌هايي كه عاشق خدا شده‌اند و از جان و مال و زندگان دنيايي خودگذشته‌اند، داده شده است و من كوچكتر از آنم كه مرگ خويش را شهادت در راه خدا بدانم؛ ولي اميدوارم كه خداوند از من گناهكار قبول كند و با من از در لطف و فضل عمل نمايد. آري، برادران عزيز! زمان مي‌گذرد و در هر لحظه‌اش خاطراي نهفته است. اما من چه گويم از گناهانم و يا ...

اما من اين اميد را داشتم و دارم كه بخاطر خدا شما مادر عزيز -كه ساليان دراز براي من زحمت كشيده‌ايد- كه از من راضي و خشنود باشيد. من واقعا از شما متشکرم و كف پاهايت را مي‌بوسم؛ زيرا مي‌دانم كه بهشت زير قدم‌هاي مادران است و دست تمامي برادران عزيز و صورت خواهران شريفم را مي‌بوسم و اميدوارم كه از من راضي باشيد و بر شماها است كه از تمامي اقوام و خويشان و دوستان براي من كسب رضايت كنيد.

اگر توانستيد براي من سوم و هفتم و چهلم بگيريد و اگر هم نتوانستيد هيچ احتياجي نيست؛ زيرا من قابليت اين تشكيلات را ندارم و از جانب من از برادران انجمن اسلامي: رضايت بگيريد، مخصوصا حاج حسن‌‌آقا طباطبايي و حاج‌ حسن سادات و حاج علي طباطبايي و... . ديگر عرضي نيست. خداحافظ

#ارتباط_با_ما:

@khadem140

📌 به کانال مرکز نشر آثار روحانیت در دفاع مقدس (خراسان رضوی) بپیوندید:

@nashrasarrohaniatkh



نظرات و دیدگاه ها

نظرات، انتقادات و پیشنهادات شما پیرامون این مطلب پس از تایید مدیر سایت نمایش داده خواهد شد.
برای تغییر کد، روی آن کلیک نمایید.
تاکنون نظری برای این مطلب ثبت نشده است.