چشم به راه یک رویا
معرفی کتاب چشم به راه یک رویا
کتاب «چشم به راه یک رویا» روایت «زهرا موحدی» مادر شهیدان سید کریم و
سید جواد خوشقلب طوسی، به قلم «سیده خدیجه حسینی» به رشته تحریر درآمد.
این کتاب در ۶۴ فصل تدوین و توسط انتشارات «یاران رضا» وابسته به ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان خراسان رضوی به زیور طبع آراسته شده است.
«زهرا موحدی» مادر شهیدان خوشقلب طوسی در بخشی از یادداشت خود که در ابتدای کتاب «چشم به راه یک رویا» چاپ شده، آورده است: «کریم و جواد عزیزم ۱۳ سالم بود که پامو توی خانه پدرتان گذاشتم. همون روزهای اول زندگی به اتفاق پدرتان رفتم پشت «پنجره فولاد» و از آقا خواستم، ایشون بین ما و «خدا» واسطه بشن تا بچههامون لیاقت سربازی «امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف» را پیدا کنن. خدا را شکر که شد آنچه باید بشود.»
«سیده خدیجه حسینی» نویسنده کتاب «چشم به راه یک رویا» در بخشی از مقدمه کتاب آورده است: خانهاش صمیمی بود. از آن خانههایی که وقتی نفس میکشی بوی چای تازهدم و دارچین و گل شمعدانی میدهند. از آن خانههایی که میتوانی چشمهایت را ببندی و با خیال راحت خستگی درکنی.
روی مبل نشستم، حاج خانم به آشپزخانه رفت تا چای بریزید. نگاهم در خانه چرخید. نور آفتاب از پشت سرم افتاده بوی روی فرش و گلهای ریز و درشتش را روشنتر کرد. تلویزیون روشن بود و تشییع شهدا را نشان میداد. قاب عکس بزرگی از شهید کریم و جواد توجهم را به خودش جلب کرد. حاج خانم که رد نگاهم را گرفت، گفت: «همیشه بعد نمازم اول به امام حسین سلام میدم، بعدش به آقا امام رضا و آخرش هم به این قاب عکس.»
بخشی از کتاب
خانه شلوغ بود. همه آمده بودند. مهمان بزرگی داشتیم. مشهد بودیم نه اهواز. خوشحال بودم که دوباره دور هم جمع شدیم. صدای زنگ در را که شنیدم، بلند شدم و از بین مهمانها گذشتم و در را باز کردم. دختر خالهام فاطمه با جعبه شیرینی و دو شاخه گل گلایل پشت در بود. جعبه شیرنی و گلها را داد دستم. نگاهم روی گلها چرخی زد. دلم زیر و رو شد. دو شاخه گل روی یک جعبه شیرینی چه معنی میداد؟ ولی دو شاخه؟ غیر از اینکه کریم هم رفته پیش برادرش؟ بغض بالا آمد و خواست از چشمهایم بریزد بیرون که هراسان و هولزده از خواب پریدم. پشت گردنم خیس عرق بود و قلبم بیوقفه و تندتر از همیشه میتپید. صورتم شده بود یک گٌله آتش. پتو را زدم کنار و از رختخواب آمدم بیرون.
کتاب «چشم به راه یک رویا» در شمارگان یک هزار نسخه، در ۳۸۴ صفحه است که بخش پایانی کتاب به تصاویر و اسناد شهیدان خوشقلب طوسی اختصاص دارد این کتاب در قطع رقعی در سال ۱۴۰۲ چاپ و منتشر شده است.