دوازدهمین جشواره استانی شعر دفاع مقدس و مقاومت
شعر«سکانس آخر»
نام اثر: سکانس آخر..
سراینده و شاعر: ملیحه آخوندی ..
به شهید قلم مرتضی آوینیَ..
پا به پای گلولهها بروی
ترس در پیش تو فلج بشود
زندگی را به مرگ پس بدهی
راه تو سوی جبهه کج بشود
اهل نقاشی و هنر باشی
طرحی از جنگ با قلم بکشی
از پر خونی پرستوها
صحنهای در فضای غم بکشی
خنده در جنگ اوج زیبایی است
بالاخص کار تو هنر باشد
با شهامت رفیق دیرینه
باشی و ترس در به در باشد
گفته بودی که عشق معجزهای است
عشق آری حقیقت فتح است
تا که خواندیم، خوب فهمیدیم
داستانت روایت فتح است
این گمانم سکانس آخر بود
مین به پای تو خورد و ... تاریکی
گفته بودند فیلمسازی کن
گفته بودی به فکه نزدیکی!
رفتی و این حقیقت محض است
«شهری از آسمان» غم مائیم
«فتح خون» کردی آسمانها را
مانده در این جهان غم مائیم
ما اگر گم شدیم در این راه
با دعا، خضر این بیابان باش
روز محشـر گـره اگر افتـاد
مرتضی باز کارگردان باش