دوازدهمین جشواره استانی شعر دفاع مقدس و مقاومت
شعر«جذبه ماه کامل»
نام اثر: جذبه ماه کامل...
سراینده و شاعر: علی سمرقندی...
تقدیم به فائزه رحیمی _ دانشجومعلم ِشهید
کوله بارِجوانیاش را بست
رفت و بوسید دست مادر را
از پدر خواست تا حلال کند
لحظههای نبودِ دختر را
یک به یک خاطرات خود را چید
چمدانش چقدر سنگین بود
لابهلای لباس و چفیه و مُهر
کلمات جهادِ تبیین بود
مادرش زیر لب دعا میکرد
_دخترم کاش روسپید شود_
او نفهمید دخترش میخواست
آخرِ این سفر شهید شود
آب و قرآن و آینه آورد
تا که راهی کند دل خود را
بِسِپارد به دست اقیانوس
جذبه ماه کامل خود را
چرخِ ماشینِ غصه حرکت کرد
دور میشد، دل جهان میریخت
ساعتی بعد اضطراب پدر
چای در بغضِ استکان میریخت
مقصدش شانههای کرمان بود
مرقدِکوه، مدفنِ فریاد
خانه «خستگان جان بر کف»
مکتبِ سالکانِ جنگ و جهاد
شهرِکرمان پر از مسافر بود
لهجه از هر کجای ایران داشت
سالگردِ شهادتِ سردار
از شمال و جنوب مهمان داشت
ناگهان انفجار، سرفهکنان
از میان غبار بیرون زد
مرگ در اجتماع مردمِ صلح
بیهوا آمد و شبیخون زد
فائزه رفت گوشه میدان
عمر را تا زد و کنار گذاشت
چفیه زخمی ِسکوتش را
تا همیشه به یادگار گذاشت
ناگهان زنگِ خانه را تلفن
زد وآمد جواب خود را برد
مرگ از بین چند دلداده
اولین انتخاب خود را برد
آخر شعر میشود فهمید
خواهرم فائزه شهید شده
یا به قول دعای مادر او
_آخر قصه رو سپید شده_