دوازدهمین جشواره استانی شعر دفاع مقدس و مقاومت
شعر«این زن»
نام اثر: این زن ...
سراینده و شاعر: زکیه مرادپور.
آمد به سمت تخت دلش خواب برنداشت
درمانده بود از پسرانش خبر نداشت
این زن که خستگیش در این خانه پهن بود
چیزی به غیر خاطره ای مختصر نداشت
شب با تمام دلهره روزهای جنگ
از خواب میپرید و به جز چشم تر نداشت
موشک که میزدند فقط خاک و دود بود
موشک که میزدند کسی بال وپر نداشت
زنها نشسته بر سر اجساد بیکفن
مردی که تکیه بود به دیوار و سر نداشت
لیلا به رفت و آمد گهواره خیره بود
می خواست مادری کند اما پسر نداشت
یک کاروان شهید به این شهر میرسید
طاقت برای ماندن از این بیشتر نداشت
روی دوتا پلاک و دوتا تکه استخوان
لیلا شبی گذاشت سرش را و برنداشت